محمدجان: تنهاشهادت زیبنده توبود. مرگ برتو نمی آمد.زندگی مادی دنیا باتونمی ساخت.چه زیباوارسته بودی...

.

دراین سه سال وچندماه ازهجرت آگاهانه به سرزمین کودکیت که به قول پدر چقدر دوستش داشتی و انتخاب حساس ترین قسمت ازاین خطه چه دوستان وعاشقان وفاداری پیداکرده بودی...... امروز در بدرقه پیکر خونینت که همه بودند از گفته های پدر راست قامتت حجت السلام ابراهیمی پی به هجرت بزرگت بردم.

رفاه وزندگی راحت وخواب برتشک نرم رارهاکرده . درنقطه صفرمرزی این خطه آذربایجان درمیان سنگهای خارا و....سکنی گزیدی وچه خوب لباس مقدس بسیجی باچفیه یادگاری ازرزمندگان شلمچه برازنده قامتت بود.هرچندمثل خیلی هامی توانستی درکنترل گازوییل..گمرک یادفاترستادی جاخوش کنی ...امروزازگفته های پدرت به رازگریه وتوسلت به شهداپی بردم.چراکه عمویت درفکه مفقودالاثر وپسرداییت درایلام شهیدوپسرعمویت... محمدجان.تو ..درستی ...قهاری وحمزه تازه داماداردبیلی.ناصرثریا...وخیلیهادراین چندسال بانثارخونشان پیمان بستندتانگذارندپای .................... این خاک پاک ومطهربه خون شهداراآلوده سازد.......... درسالروزشهادت مرد عرصه جهادوشهادت دکترچمران شهادت مبارکتان...وراهتان پاینده باد...